دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 255 تن. آب آن از چشمه سار. محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 255 تن. آب آن از چشمه سار. محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
آنچه گوشه یا زاویه دارد، کنایه از سخن آمیخته به طعنه، کنایه از گوشه نشین، برای مثال که از گوشه داران در این گوشه کیست / که بر ماتم آرزوها گریست (نظامی۵ - ۹۰۱)
آنچه گوشه یا زاویه دارد، کنایه از سخن آمیخته به طعنه، کنایه از گوشه نشین، برای مِثال که از گوشه داران در این گوشه کیست / که بر ماتم آرزوها گریست (نظامی۵ - ۹۰۱)
دهی است از دهستان به به جیک شهرستان ماکو، سکنۀ آن 304 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو و اتومبیل رو دارد. این ده در دو محل بفاصله 5هزار گز بنام قوشه بلاغ بالا و پائین مشهور است. سکنۀ قوشه بلاغ پائین 56 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان به به جیک شهرستان ماکو، سکنۀ آن 304 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو و اتومبیل رو دارد. این ده در دو محل بفاصله 5هزار گز بنام قوشه بلاغ بالا و پائین مشهور است. سکنۀ قوشه بلاغ پائین 56 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان مرحمت آباد که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 299 تن سکنه دارد. در دو محل به فاصله 1/5 کیلومتر به نام کوسه لار بالا و پایین مشهور است و سکنۀ کوسه لار پایین 117 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان مرحمت آباد که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 299 تن سکنه دارد. در دو محل به فاصله 1/5 کیلومتر به نام کوسه لار بالا و پایین مشهور است و سکنۀ کوسه لار پایین 117 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
زاویه دار. (ناظم الاطباء). که گوشه دارد. که دارای گوشه است، کنایه آمیز. طعن آمیز. آمیخته به طعن و کنایه: حرفهای گوشه دار، گوشه نشین. منزوی. مقیم کنج عزلت: که از گوشه داران در این گوشه کیست که بر ماتم آرزوها گریست. نظامی (شرفنامه ص 318)
زاویه دار. (ناظم الاطباء). که گوشه دارد. که دارای گوشه است، کنایه آمیز. طعن آمیز. آمیخته به طعن و کنایه: حرفهای گوشه دار، گوشه نشین. منزوی. مقیم کنج عزلت: که از گوشه داران در این گوشه کیست که بر ماتم آرزوها گریست. نظامی (شرفنامه ص 318)
آنچه دارای گوشه است زاویه دار، آمیخته بطعن و طنز کنایه آمیز، گوشه نشین منزوی: که از گوشه داران درین گوشه کیست ک که بر ماتم آرزو ها گریست ک (شرفنامه نظامی)
آنچه دارای گوشه است زاویه دار، آمیخته بطعن و طنز کنایه آمیز، گوشه نشین منزوی: که از گوشه داران درین گوشه کیست ک که بر ماتم آرزو ها گریست ک (شرفنامه نظامی)